سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه، ۷:۳۰ دقیقه صبح با بسته خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید...
***
توصیه یک اصلاحطلب به یک کاندیدای اصولگرا
مرعشی: اصولگرایان در انتخابات شرکت نکنند!
حسین مرعشی، از فعالان اصلاحطلب و سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در بخشی از گفتوگوی خود با شماره یکشنبه گذشته روزنامه شرق، با اشاره به اعلام کاندیداتوری حجتالاسلام رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری دولت دوازدهم، گفته است:
«اصولگرایان اول باید وحدت داخلی خود را حل کنند. من اگر به جای آقای رئیسی باشم، در شرایطی از طرف اصولگرایان وارد رقابت ریاستجمهوری میشوم که همه در صحنه باشند. اگر همه نباشند، من نمیآیم. این توصیه برادرانه من به ایشان است.»
او همچنین در اظهاراتی عجیب، تلویحاً خواستار کنارهگیری اصولگرایان از انتخابات شده و گفته است: اصولگرایان باید بنشینند و از ذخیره خِرد خود استفاده کنند و ببینند که اساسا به مصلحت آنهاست که در دور دوم آقای روحانی وارد رقابت شوند؟ چون تا امروز، جمهوری اسلامی بر این سنت بوده است که رؤسای جمهوری آن دودورهای بودند. آیا مصلحت اصولگرایان هست که در این دوره از رقابتها وارد شوند یا آنکه بنشینند و خود را برای دوره بعد و جانشینی آقای روحانی آماده کنند!؟ [۱]
*مشخص نیست صحبتهای مرعشی با کدام منطق سیاسی چپ یا راست همخوانی دارد؟
کما اینکه مثلاً در اردوگاه اصلاحات، لیدر این جریان هنگامی در انتخابات مجلس نهم و پس از رخدادهای فتنه سال ۸۸ رأی داد که تشکلهای چپ، رسماً این انتخابات را تحریم کرده و در صحنه هم نبودند. اما او حاضر به معارضه بیشتر با نظام اسلامی نشد و در یک اقدام درست، رأی خود را به صندوق انداخت. (البته مشکل اصلی لیدر اصلاحطلبان عدم عذرخواهی رسمی بابت فتنه است که با رأی دادن مرتفع نخواهد شد...)
درباره اظهارات مرعشی مبنی بر اینکه اصولگرایان بنشینند و با واگذاری انتخابات اردیبهشت ۹۶، به فکر سال ۱۴۰۰ باشند! نیز تأکید میشود که این حرفها نه تنها با منطق سیاست و آرمان خدمتگذاری بهتر به مردم منطبق نیست بلکه ذکر این نکته هم ضروری به نظر میرسد که در هیچ دورهای از ادوار انتخابات دولت در جمهوری اسلامی ایران، هیچگاه نخبگان چپ و راست، متفقاً و تا این اندازه بر کاستیهای وضع موجود و احتمال بالای یک دورهای شدن دولت اشاره نداشتهاند...
این احتمال، گویای آنست که خیرخواهی ظاهری آقای مرعشی برای جبهه مردمی نیروهای انقلاب حاکی از وقوفیست که او و یارانش در اردوگاه اصلاحات به احتمال بالای تکدورهای شدن دولت رئیسجمهور روحانی دارند و از آن خائفاند.
***
در شرایط رکود نیستیم
روحانی نتوانست کار کند چون ۷۵ درصد اهرمها در اختیارش نبود...
حمیدرضا جلاییپور از استادان اصلاحطلب که در زمینه جامعهشناسی فعالیت دارد به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه آرمان امروز اظهار کرده است:
«مردم توجه دارند روحانی تنها ۲۵ درصد از اهرمهای ممکن را در اختیار دارد. به عبارت بهتر، مردم در سال ۹۲ به میزان ۲۵ درصد اثرگذاری داشتند.»
او همچنین اظهار کرده است: این موضوع را هم در نظر داشته باشید که در حال حاضر در شرایط رکود قرار نداریم!
جلاییپور در ادامه صحبتهای خود نیز درباره حجتالاسلام رئیسی میگوید: آقای رئیسی کاندیدای جناح رادیکالها و استثناطلبان است و حتی همین جمنا را هم نخواهند توانست جمع کنند! [۲]
*جریان سیاسی خاص همواره در هنگام ارائه کارنامه اجرایی خود به مردم که نوعاً بدون دستاوردهای چشمگیر اقتصادی بوده است؛ بلافاصله از بحرانی بودن اوضاع و نداشتن اختیارات توسط رئیس جمهور حرف میزنند!
کما اینکه در دولت اصلاحات نیز همواره در انتهای دوره، بحث «هر ۹ روز یک بحران» و «تدارکاتچی بودن رئیسجمهور» از سوی همین افراد مطرح میشد و دست آخر نیز تئوریسینهای این جریان اظهار میکردند که ستاد اصلاحات از مردم دور بوده است.
در اشاره به کماختیار بودن آقای روحانی سه نکته محل تأمل است...
اول از همه اینکه اگر واقعا اختیارات رئیسجمهور در ایران تا این اندازه کم است و اصلاحطلبان به آن وقوف داشتهاند پس چرا آنهمه وعدههای پرطمطراق در سال ۹۲ به مردم داده شد!؟
آیا عقلانیست که بپذیریم دولتی که میداند ابزارهای لازم را در اختیار ندارد تا این اندازه به مردم وعده بدهد؟
از طرفی چطور میتوان ادعای بیابزار بودن رئیسجمهور را باور کرد در حالیکه تاریخ ۴ ساله مدیریت اجرایی آقای روحانی مشحون از رفتارهایی مثل عبور از خطوط قرمز نظام، پیشبرد راهبرد مذاکره با غرب و آمریکا، مکالمه تلفنی نابجا با اوباما، سکوت در مقابل محور مقاومت سوریه، حرفهای خلاف رهبری نظام، تأکید بر خروج حزبالله از سوریه و غیره است!؟
در واقع چه کاری بوده که دولت نتوانسته انجام دهد!؟
مسئله سوم نیز این است که اگر واقعا ابزارهای دولت در حد ۲۵ درصدی است که جلاییپور میگوید پس چرا اصلاحطلبان این حرفها را در سال ۹۲ به مردم نگفتند و دائم از ظهور صبح امید و جهان بدون تحریم و «بهشت پسابرجام» حرف زدند!؟
اظهارات جلاییپور درباره کاندیداتوری حجتالاسلام رئیسی نیز بخشی از راهبرد دستپاچه اصلاحطلبان طی هفته اخیر ارزیابی میشود که پس از قطعی شدن نامزدی تولیت آستان قدس رضوی؛ به یک باره عملیات تخریب خود را از روی قالیباف به سمت حجتالاسلام رئیسی تمرکز دادهاند...
***
دوقطبی خوب و دوقطبی بد چیستند؟
انتخابات را دوقطبی میکنیم؛ تهدید تازه جریان خاص
چهرههای مختلف و البته ستادی جریان سیاسی خاص طی چند روز اخیر و پس از قطعی شدن کاندیداتوری حجتالاسلام رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری، کراراً و بدون هیچگونه تحفّظی تأکید کردهاند که انتخابات دوقطبی خواهد شد.
محمد کیانوش راد، حمیدرضا جلاییپور و عباس عبدی از اصلاحطلبانی بودهاند که صراحتاً در این زمینه صحبت کرده و اعلام کردهاند که انتخابات با حضور حجتالاسلام رئیسی دوقطبی خواهد شد!
مثلاً کیانوشراد در این رابطه به روزنامه آفتاب یزد گفته است:
«باید گفت به لحاظ کارکردی، حضور آقای رئیسی انتخابات را به شدت دوقطبی خواهد کرد، عملا انتخابات دوقطبی خواهد شد. دو قطبی شدن انتخابات شرایط را برای به میدان کشاندن آراء خاکستری بیشتر خواهد کرد و حضور آراء خاکستری در مجموع به دلیل میل اکثریت مردم ایران به توسعه و پیشرفت، به نفع آقای روحانی تمام خواهد شد.»
حمیدرضا جلاییپور نیز به تازگی در بخشی از صحبتهای خود با روزنامه آرمان امروز اظهار کرده است: با آمدن آقای رئیسی انتخابات مجددا سیاسی و دو قطبی خواهد شد. اگر آقای رئیسی در انتخابات حاضر نمیشد، مردم اینگونه در انتخابات رای میدادند که در میان کاندیداهای ریاستجمهوری، کدامیک به نفع آنها کار میکند، اما با آمدن آقای رئیسی، انتخابات کاملا قطبی خواهد شد. با حضور ابراهیم رئیسی، انتخابات بین «میانهروها» با «تندروها» در نزد مردم تعریف میشود. این وضعیت موجب خواهد شد افرادی که تحولخواه هستند اما از روحانی رضایت ندارند، مانند سال ۹۲ تصمیم بگیرند.
گفتنیست، در میان این تأکیدات بر دوقطبی شدن فضا، تنها برخی چهرههای کارگزارانی بودهاند که در صحبتهای خود از تفکیک فضا نیز سخن گفته و به مسئله دوقطبی مثبت نیز اشاره کردهاند.
*مسئله هشدار پیرامون دوقطبی شدن فضای سیاسی کشور و جلوگیری از آن همواره یکی از تأکیدات اصلی رهبر معظم انقلاب بوده است.
معظمله در یکی از بیانات خود در این رابطه خطاب به دولتها فرمودهاند: «جناحبندیهای سیاسی اشکالی ندارد اما نباید جامعه را به دو قطب تبدیل کرد زیرا این کار موجب دل زدگی و خستگی مردم و شکننده شدن محیط جامعه میشود.»
ایشان ۲ سال قبل نیز در یکی از سخنرانیهای خود در این رابطه تأکید کردند:
«یکی از این ترفندهایی که اخیراً یاد گرفتهاند و دارند اعمال میکنند، ایجاد دوقطبیهای کاذب است؛ دوقطبیهای دروغین. این نکته، نکتهی مهمّی است؛ من یکقدری دربارهی این بیشتر صحبت کنم با شما برادران و خواهران عزیز: دوقطبی دروغین.
خب، انتخابات مسابقه است؛ معلوم است در مسابقه همه تلاش میکنند برنده بشوند، همه تلاش میکنند جلو بیفتند؛ طبیعت مسابقه، شور و نشاط و دوندگی و مانند اینها است؛ انتخابات مسابقه است؛ یکی جلو میافتد، یکی عقب میماند؛ این دشمنی نیست، این عناد نیست، این دوقطبی شدن نیست. مرتّباً در رادیوها و در تلویزیونها و در رسانههای گوناگونشان خبر از دوقطبی شدن ملّت ایران -یعنی دودستگیای که با همدیگر دشمنند و علیه هم تلاش میکنند- میدهند. بله، در ایران اسلامی یک دوقطبیای وجود دارد؛ دوقطبی انقلاب و استکبار. آن کسانی که تفالههای بازماندهی از دوران غلبهی استکبارند و هرکسی که دنبال آنها است، همفکر آنها است، بله، اینها با انقلاب بدند؛ این دوقطبی هست امّا قاطبهی ملّت ایران، قاطبهی انقلابی، علاقهمند به نظام اسلامی، عاشق امام و خاطرات امام -آنهایی که امام را حتّی یک لحظه هم ندیدند و بعد از رحلت امام به دنیا آمدند- و فرمایشات امام، صدای امام، توصیههای امام و اصولی که امام پایهگذاری کرده [هستند]؛ قاطبهی ملّت ایران به اینها علاقهمندند؛ بله، [بین] آن کسانی که به امام علاقهمندند، به انقلاب علاقهمندند، با کسانی که اصل انقلاب را قبول ندارند، اصل نظام را قبول ندارند، البتّه یک دوقطبی اینجوری هست. من البتّه به آنهایی که حتّی نظام را هم قبول ندارند، گفتم ایران را که قبول دارید؛ [پس] برای عزّت ایران بیایید؛ حالا بعضی گوش میکنند و بعضی هم گوش نمیکنند.»[۳]
با وجود این تأکیدات و تواصی اما متأسفانه کنشگران سیاسی و نظریهپردازان سیاسی و امنیتی کشور آنطور که باید و شاید نسبت به تعریف و تشریح جامع معنای «دو قطبی» اقدام نکردهاند...
مجمل آنکه هشدار رهبر انقلاب درباره مفهوم دوقطبی همانطور که معظمله نیز به آن اشاره کردهاند به معنای نفی رقابت انتخاباتی بین دو نفر نیست. زیرا رقابت ذات انتخابات و پدیدآورنده نشاط سیاسی در کشور است.
بر این مبنا، سخن برخی چهرههای حزب کارگزاران همچون محمدعلی نجفی مبنی بر فضای «دوقطبی مثبت» حرف درستی به نظر میرسد...
در عین حال اما تدقیق و مطالعه نشان میدهد که آنچه مورد هشدار رهبر معظم انقلاب است و البته اصلاحطلبان نیز متأسفانه به آن تهدید کردهاند، در واقع ایجاد شدن فضای «سفید و سیاه» است.
فضایی که در آن یک طرف رقابت خود را پسر خدا و رقیب را «شیطان اکبر» معرفی کند.
حالتی که در آن طرفداران یک کاندیدا خود را ناجی تامّ و دیگران را دشمن تصور کنند، هیچ خیری را در کارنامه اجرایی رقیب نبینند و در نهایت نیز حتی دستاوردهای یک انتخابات پرشور را نیز با خطر از دست رفتن مواجه کنند. (همچنانکه در سال ۸۸ شاهد این رخداد بودیم و دیدیم که چطور یک افتخار ملی و حضور پرشور مردم ایران در انتخابات به بیماری فتنه ختم شد.)
با عنایت به بیانات مقام معظم رهبری و با توجه به تحلیل پیشگفته از مفهوم فضای دوقطبی بد؛ پر واضح است که اصلاحطلبان ستادی با تهدید به ایجاد فضای دوقطبی در صورت حضور فلان کاندیدا؛ مسیر خطرناکی را برای راه پیمودن به سمت انتخابات انتخاب کردهاند.
مسیر خطرناکی که به نظر میرسد در صورت ادامه؛ ننگ آن همانند ننگ تحریم انتخابات مجلس نهم، فتنه سال ۸۸ و تحصن و استعفای نمایندگان اصلاحطلب در مجلس ششم؛ داغی دوباره بر پیشانی جریان سیاسی خاص خواهد نهاد.
*تصویر مربوط به عکس روی جلد این هفته نشریه اصلاحطلب صدا (ارگان حزب کارگزاران) است که القاکننده معنای دوقطبی کاذب است.
***
۱_ http://sharghdaily.ir/News/۱۱۸۴۲۱
۲_ http://armandaily.ir/fa/Main/Detail/۱۸۲۲۳۰
۳_ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۳۲۴۱۴